سهم “من” از “تو”
عشق نیست ،
ذوق نیست ،
اشتیاق نیست ،
همان دلتنگی بی پایانی است
که روزها دیوانه ام می کند!!
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
قوانین بخش نقد و معرفی کتاب | 0 | 791 | baran |
یاداشت های تلخ نویس بچه های رمانی ها | 1 | 499 | baran |
قوانین انجمن | 0 | 373 | baran |
سهم “من” از “تو”
عشق نیست ،
ذوق نیست ،
اشتیاق نیست ،
همان دلتنگی بی پایانی است
که روزها دیوانه ام می کند!!
بیا با هم بشمریم سفیدی موهای تو بیشتر است یا سیاهی روزگار من
خارشتی شده ام که با خار هایش دنیای امنی برای خودش ساخته
اما حسرت نوازشی عاشقانه تا ابد بر دلش مانده
من اگر میجنگم همه از برای توست
اینم تقدیر ارغوان داستان دختری به نام ارغوان که
قربانی یه خون بها میشه بهتره بخونید
نویسنده:نوازشگر کاربر نودهشتیا
باران جان لطفا به موضوعات اضافه کن
رمان داستان دختری است به اسم نازنین که بعد از سالها همراه پدرش به بهانه دیدار عمو و سال نو به ابران بر می گرده…پدرش که یکی از بزرگترین کارخونه دارهاست، برای حفظ سرمایه و کارخونه اش تصمیم می گیره که دختر ش با برادرزاده اش بابک ازدواج کنه … نازنین که دختری سرزنده و شیطونه سعی می کنه زیر بار این خواسته نره. اما وقتی با تصمیم قاطع پدر مواجعه می شه، تصمیم می گیره هر طور شده تن به این ازدواج نده و زمانی که می بینه پدرش برای انجام کارهاش دوباره ایرانو ترک می خواد کنه از فرصت استفاده می کنه و در یکی ازاین روزا ..وقتی که برای انجام ازمایش همراه بابک به بیمارستان می ره ، با پنهان شدن توی صندوق عقب ماشین یکی از پزشکان بیمارستان از دست بابک و خانواده عموش فرار می کنه …..بدون اینکه بدونه این ماشین قراره مسیر زندگیشو کلی تغییر بده ..